القاعده نام گروه تروريستي است كه تا امروز هر وقت و هر جا كه امريكا خواسته، از آن به عنوان يك ابزار براي پيشبرد اهداف خود استفاده كرده است. گاهي اوقات به بهانه مقابله با القاعده و گاهي اوقات با كوك كردن القاعده، در مسير اهداف خود حركت كرده است. اين رفتار متناقض امريكا در برخورد با تروريسم و گروهي تروريستي همچون القاعده باعث شده تا تعجب بسياري از كارشناسان سياسي برانگيخته شود و اين سؤال براي افكار عمومي جهان شكل گيرد كه چطور القاعدهاي كه جرج بوش در زمان رياست جمهوري خود آن را دشمن شماره اول امريكا ميپنداشت و به بهانه مبارزه با آن به برخي از كشورهاي خاورميانه لشكركشي كرد، امروز براي سرنگوني بشار اسد در سوريه مورد حمايت امريكا و اوباما رئيسجمهور فعلي امريكا قرار گرفته است؟!
رفتار متناقض امريكا در برابر القاعده
«سيمور هرش» روزنامه نگار شهير امريكايي پنج سال پيش در مقالهاي نسبتاً طولاني در نشريه «نيويوركر» از همكاري «جورج بوش» رئيسجمهور وقت امريكا و عربستان سعودي براي تضعيف ايران، سوريه و حزبالله لبنان خبر داده بود. وي تصريح كرده بود: براي تضعيف شيعيان در خاورميانه دولت جورج بوش تصميم به تغيير برخي اولويتهايش در خاورميانه گرفته و با همكاري دولت عربستان و از طريق ايجاد سازمانهاي زيرزميني در لبنان، پروژه مقابله با حزب الله لبنان در بيروت را كليد زده است. نتيجه همكاري دولت امريكا و عربستان سعودي به وجود آمدن گروههاي افراطي تروريستي شد كه گرايشهاي بسيار زيادي به القاعده دارند. سيمور هرش در مقالهاش صراحتاً عنوان كرده بود كه با هدف تضعيف دولت بشار اسد و فشار به حكومت سوريه براي مذاكره و كنارآمدن با رژيم صهيونيستي، دولت عربستان سعودي با چراغ سبز جورج بوش به حمايتهاي مالي و لجستيكي گستردهاي از گروههاي افراطي پرداخته است. اكنون پنج سال بعد از آن و در سال ???? شاهد تكرار همان سناريو اين بار از سوي يك رئيسجمهور دموكرات هستيم. واقعيتي كه نه تنها «جان گلاسر» نويسنده سايت «آنتي وار» در مقاله خود تحت عنوان «حمايت امريكا از القاعده در سوريه» بر آن تأكيد ميكند بلكه «مايك راجرز»، رئيس كميته اطلاعات مجلس نمايندگان امريكا نيز به آن اعتراف كرده و ميگويد: طبق برآورد دستگاههاي اطلاعاتي امريكا، بيش از يك چهارم گروههاي شورشي سوريه وابسته به القاعده هستند.
«انديشكده رند» كه بازوي مطالعاتي وزارت دفاع امريكا محسوب ميشود نيز در تازهترين گزارش خود پيرامون بحران سوريه اين مسئله را مورد تأكيد قرار داده است. گزارش روزنامههايي چون نيويورك تايمز، وال استريت ژورنال، واشنگتن پست، لس آنجلس تايمز، يو اساي تودي و. . . نيز در رابطه با حضور پررنگ گروههاي وابسته به القاعده در صف مخالفان حكومت سوريه قابل توجه ميباشد. با اين حال روز پنج شنبه گذشته وزارت خارجه امريكا صراحتاً از كمك ?? ميليون دلاري خود به مخالفان حكومت سوريه خبر داد. كمك برنده جايزه صلح نوبل، باراك اوباما، به تروريستهاي القاعده در حالي كه امريكا مدعي است القاعده مسئول كشتار مردم اين كشور در حملات يازدهم سپتامبر ???? است، براي بسياري از تحليلگران سياسي به يك معما تبديل شده است. امريكا از يك سو به بهانه مقابله با گروههاي افراطگرا به عراق، افغانستان و يمن لشكركشي كرده و به همين بهانه با بهرهگيري از هواپيماهاي بدون سرنشين به كشتار مردم مسلمان پاكستان و يمن ميپردازد و از سوي ديگر دوشادوش آل سعود به عنوان پدرخوانده جريانهاي تروريستي در خاورميانه به حمايت از القاعده ميپردازد.
تروريسم عليه تروريسم در مواجهه امريكا و القاعده
ناآراميها و حوادث سوريه از مارس ???? آغاز شد؛ هرچند در ادامه اعتراضات محدودي در برخي مناطق انجام شد، اما در ادامه امريكا و متحدان غربي و عرب آن به ويژه عربستان و قطر با خارج كردن اين اقدامات از حالت مسالمتآميز و اعزام گروههاي مسلح تروريستي به اين كشور و حمايتهاي گسترده تبليغاتي و تسليحاتي از آنها، فضاي سوريه را ناآرام كرده و امنيت مردم را به خطر انداختهاند. محور غربي - عربي ضدسوري با مانعتراشي در برابر اجراي طرحهاي عنان، همچنان به ناآراميهاي سوريه دامن ميزند.
اين تلاشهاي هماهنگ اما متناقض غربيها و عربها براي سرنگوني بشار اسد در سوريه به چند دليل صورت ميگيرد از جمله آنكه حضور القاعده در سوريه ميتواند در آينده بهانه مناسبي را براي امريكا و متحدانش براي مداخله در امور اين كشور و حتي اشغال نظامي آن ايجاد كند. تبديل سوريه به افغانستاني ديگر سياستي است كه سازمانهاي امنيتي امريكا به منظور تأمين امنيت بيشتر اسرائيل در آينده در نظر دارند.
البته با توجه به تجربه و نقش ناموفق امريكا در اين پازل كه قبلاً آن را در خاك عراق و افعانستان چيده بود و با شكست و به هم خوردگي مواجه شد، امروز دولتهاي غربي و عربي از يك طرف نگران قدرت گرفتن القاعده در خاك سوريه هستند و از يك طرف راضي به بقاي دولت اسد نيستند. آنها به القاعده تنها در حد يك ابزار و تروريستهاي اجارهاي مينگرند كه بيش از يك ابزار و خارج از قرارداد اجارهاي خود نبايد كار كند و عمر داشته باشد و در واقع پس از انجام كار، آن نيز بايد نابود شود. اين معنا و مفهوم واضح تروريسم عليه تروريسم است. تروريستها در ابتدا ميكوشند با همكاري يكديگر به يك هدف مشترك برسند و در اين مسير هرگونه رفتار متناقضي را نيز از خود بروز ميدهند، ولي حتي در صورت رسيدن به هدف، به يكديگر رحم نميكنند.
اما آنچه در اين مسير به طور قطع به نابودي محورهاي موازي تروريستي و همدستان بينالمللي تروريستهاي دولتي منجر ميشود، افكار عمومي و اراده ملتهاست كه عاقبت در مقابل رفتارهاي متناقض تروريستهاي بزرگي نظير دولت امريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي به خروش خواهند برخاست و ريشه تروريسم را ميخشكانند و سرانجام ميوههاي امريكايي – صهيونيستي آن نظير القاعده يكي پس از ديگري بر زمين ميافتد.